حال خوب من
اس ام اس....پـ نـ پـ....خلاصه همه چی توشه

دختر گوشه پیراهن مادر را کشید و گفت : مامان کی برام کاپشن میخری؟
مادر به چشمان دختر نگاه کرد و گفت : هر وقت برف بیاد....
دختر به دانه های ریز برف نگاه کرد
گوشه پیراهن مادر را کشید و گفت:
مامان داره برف میاد بریم کاپشن بخریم؟
مادر اینبار به عکس پدر روی طاقچه نگاه کرد وگفت :
الان که داره برف میاد ، باشه هر وقت بند اومد....!

 




تاریخ: دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

عشق یعنی مادر
صبر یعنی زن
مهر یعنی دختر
نور یعنی خواهر
هر چی هستی .عشق یا صبر یا مهر و یا نور - پیشاپیش روزت مبارک




تاریخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . .
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . .
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
به سلامتی همه مادرای دنیا




تاریخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

شاعر دنيا، من اگه بودم، آغاز شعرم، با کلام پدرم بود

تشنه تو صحرا، من اگه بودم، آب حياتم توي دست پدرم بود

واي اگه گندم، پوست تنم بود، اون که با دستاش ، منو مي کاشت پدرم بود

ريشمو تو خاک اگه مي ذاشت پدرم بود....

پدر جونه، پدر روحه، پدر دينه و ايمونه

پدر خسته، پدر بيزار، از اين دنياي ديوونه

از اين دنياي ديوونه، از اين دنياي ديوونه




تاریخ: یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

جان به قربان تو ای مظهر عشق وصفا

توگل باغ بهشت ایه ی مهر و وفا

مادر یاد اون روزا به خیر که برام می خوندی

لالا...گل لاله....لالا...گل پونه

کعبه ی من تو خونه امه

جای دستاش رو شونه امه

این نفسای مادر گرمی اشیونه امه

تو روح منی مادر تو عمر منی مادر بی تو گل زردم

از تو نگات فهمیدم مسافری مادر

حالت چشمات می گفت مسافری مادر

میخوای بری........... مادر ...........مسافری......مادر

مادر....مادر ....من غریبم

خون می چکه از چشم ترم دار و ندارم

بشکست دگر بال و پرم محرم رازم

ای دار و ندارم ای باغ و بهارم شمع شب تارم

ای راز و نیازم ای سوز و گدازم ای محرم رازم


مادر....مادر.... من غریبم

کجایی مادرخوب و نمونه

کجایی ای از همه نیکی نشنونه

کجایی گوهر یکدانه ی ما

کجایی مادر فرزانه ی ما

امان ای دل ای دل وای

بسوز ای دل ای دل وای




تاریخ: دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

پسر کوچولو به مادر خود گفت:مادر داری به کجا می روی؟مادر گفت:عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است.این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم،خیلی زود برمیگردم.اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می شود.

و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد....

 

حدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت.
پسر به مادرش گفت:مادر چرا چهره ی پریشانی داری؟آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟
مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت:من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم اما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت ولباس های خود رابیرون آورد و گفت:مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم.
اما مادر اعتنایی نکرد و گفت:این شوخی ها چیست او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.حرف های تو چه معنی ای میدهد؟
پسر ملتمسانه گفت:مادرم خواهش می کنم به من اعتماد کن،فقط با من بیا.مادر نیز علیرغم میل باطنی خود درخواست فرزند خود را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست می داشت.بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند.
پس از چندی قدم زدن پسر به مادرش گفت:رسیدیم.در حالی که به کلیسای بزرگ شهر اشاره می کرد.مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت:من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست.این رفتار تو اصلا زیبا نبود.
کودک جواب داد:مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرتی و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود پس آیا افتخاری از این بزرگ تر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است حرف بزنی؟
آیا سخن گفتن با خدا لذت بخش تر از آن نیست که با آن بازیگر محبوب حرف بزنی؟وقتی خدا همیشه در دسترس ماست پس چه نیاز به بنده ی خدا.مادر هیچ نگفت و خاموش ماند.





تاریخ: شنبه 15 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

پدری همراه پسرش در جنگلی می رفتند. ناگهان پسرک زمین خورد و درد شدیدی احساس کرد.او فریاد کشید آه… در همین حال صدایی از کوه شنید که گفت: آه… پسرک با کنجکاوی فریاد زد «تو کی هستی؟» اما جوابی جز این نشنید «تو کی هستی؟» این موضوع او را عصبانی کرد.
       پس داد زد «تو ترسویی!» و صدا جواب داد «تو ترسویی!» به پدرش نگاه کرد و پرسید:«پدر چه اتفاقی دارد می افتد؟» پدر فریاد زد «من تو را تحسین می کنم» صدا پاسخ داد «من تو را تحسین می کنم»  پدر دوباره فریاد کشید «تو شگفت انگیزی» و آن آوا پاسخ داد «تو شگفت انگیزی». پسرک متعجب بود ولی هنوز نفهمیده بود چه خبر است.
      پدر این اتفاق را برایش اینگونه توضیح داد: مردم این پدیده را «پژواک» می نامند. اما در حقیقت این «
زندگی» است. زندگی هر چه را بدهی به تو برمی گرداند. زندگی آینه اعمال و کارهای نیک و بد توست. اگر عشق بیشتری می خواهی، عشق بیشتری بده. اگر مهربانی بیشتری می خواهی، بیشتر مهربان باش. اگر احترام و بزرگداشت را طالبی، درک کن و احترام بگذار. اگر می خواهی مردم نسبت به تو صبور و مؤدب باشند، صبر و ادب داشته باش!

    این قانون طبیعت است و در هر جنبه ای از زندگی ما اعمال می شود. زندگی هر چه را که بدهی به تو برمیگرداند. به هر کس خوبی کنی، در حق تو خوبی خواهد شد و به هر کس که بدی کنی، بدی هم خواهی دید. زندگی تو حاصل یک تصادف نیست. بلکه آینه ای است که انعکاس کارهای خودت را به تو بر می گرداند.

 

 پس هرگز یادمان نرود «که با هر دستی که بدهیم، با همان دست می گیریم و با هر دستی بزنیم، با همان دست هم می خوریم





تاریخ: پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

مادردوستت دارم وتا ابد به تو محتاجم

تا ابد دوستت دارم وبه تو محتاجم

و همین لحظه این قدر اشک برای ریختن دارم که موهایت تر شود

خودم را از تو دور کرده ام ، با این وجود توجه وعشق تو هنوز در دلم برپاست

تو مامن و سرپناه من هستی

که مرا از گزندها و آسیب ها حفظ می کنی

من از دیوارها می گذرم و پرواز می کنم

و تمام کارهایی را که باید ، انجام می دهم تا در پناه تو باشم

شاید من یاغی وسرکش باشم

اما می دانم حتی زمینی که بر روی آن ایستاده ام از عشق تو سرشار است

من منتظر لبخند درخشان و پر غرور تو هستم ، مادر

لبخندی که هر گره ای را باز می کند

برای تمام لحظاتی که به خاطر من رنج کشیده ای متاسفم

اما بعد از طوفان های کوچک

این آرامش است که پا برجا خواهد ماند.

 

مادرم روزت مبارک …..





تاریخ: پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

اشتباهی خونه یه خانم مسنی رو گرفتم، اومدم معذرت‌خواهی کنم هی می‌گفت مینا ‌جان تویی؟ هی می‌گفتم ببخشید مادر اشتباه گرفتم، باز می‌گفت مینا جان تویی مادر؟ می گفتم نه مادر جان اشتباه شده ببخشید! اسم سوم رو که گفت دلم شکست.. گفتم آره مادر جون، زنگ زدم احوالتون رو بپرسم. اون قدر ذوق کرد که چشام خیس شد.




تاریخ: پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

خانه، بدلی برای بطن مادر؛ مسكنی كه زمانی برای انسان امن ترین و آسایش بخش ترین مكان بوده است و برای همیشه آرزوی آن را دارد.((زیگموند فروید))  

ضعیف ترین وجه هر كتاب كلاسیك در این است كه به گونه ای ژرف به زبان مادری نویسنده اش نوشنه شده است.((نیچه))  

بیشتر بزهكاران چنان به سراغ كیفرهایشان می روند كه مادران به سراغ كودكانشان. صدها بار بزه كرده اند، بی آنكه عواقب ناگوار آن را احساس كنند. به ناگهان كشفی روی می دهد و پشت سرِ آن كیفر از راه می رسد.((نیچه))  

آسودگی، مادر هر روانشناسی است؛ آنگاه آیا هر روانشناسی تباهی است؟((نیچه))  

پدر و پسر بیش از مادر و دختر، نسبت به یكدیگر ملاحظه كارند.((نیچه))  

هیچ مادری هرگز در ژرفای دل خویش تردید نمی كند كه با كودك خود صاحب كسی شده است و هیچ پدری نیست كه از حق خویش بگذرد و فرزند را تسلیم ارزش گذاری و مفاهیم خویش نكند.((نیچه))  

پدر و مادر ناخواسته فرزند خویش را شبیه خود می كنند و نام "تربیت" را بر آن می گذارند.((نیچه))  

مادر، آنچه را فرزندش به زبان نمی‌آورد، می‌فهمد.((مثل كلیمی))  

خرده‌گیری فرزندانتان، به این چَم نیست كه شما پدر و مادر بدی هستید؛ بلكه به این چَم است كه شما پدر و مادر آنها هستید؛ به همین آسودگی!((ران كافمن))  

اگر پدران و مادران می‌فهمیدند كه از پس هر دوره‌ی تلخی، دوره‌‌ای شیرین در راه است، شاید ازدواج‌ها پابرجاتر می‌بود.((آل پاچینو))  

اگر بچه‌ای با تایید و ستایش پدر و مادر خود زندگی كند، خواهد آموخت كه خود را دوست داشته باشد.((دوروتی نولته))  

بسیاری از ما در بیشتر زمان‌ها، خودمان گوش فرا نمی‌دهیم، بلكه به بانگ درون‌فكن مادر یا پدر یا بانگ نهاد و بانگ افرادی كه توانمندند و به بانگ سنت‌ها گوش فرا می‌دهیم.((آبراهام مازلو))  

پدر و مادر، زمانی در برابر فرزندان خود ناتوان هستند كه به گفته‌ها و رفتارشان باور ندارند و زمانی، استوار و نیرومند و رُك برخورد می‌كنند كه به خود باور دارند.((آبراهام مازلو))  

پدر و مادری كه خود درباره‌ی ارزش‌ها سردرگم هستند، بیشتر، از فرزندان خود می‌ترسند و هرگز نه آنها را تنبیه می‌كنند و نه از انجام كارهای نادرست بازمی‌دارند.((آبراهام مازلو))  

پدر و مادر نمی‌توانند از فرزندان خود چیزی بسازند و این بچه‌ها هستند كه خویشتن را می‌سازند.((آبراهام مازلو))  

بهترین تركیبی كه هر پدر و مادری می‌توانند داشته باشند، پدری است كه در پشت چهره‌ی قاطع خود، مهربان باشد و مادری كه در پشت چهره‌ی مهربانش، قاطع باشد.((دبورا استنتن))  

جوانی، زمانی است كه شما پدر و مادر خود را بابت هر چیزی گناهكار می‌دانید و پختگی، زمانی است كه می‌آموزید همه‌ی گناه‌ها به گردن بی‌تجربگی نسل جوانتر است.((جرج برنارد شاو))  

قلب مادر به اندازه‌ای گسترده است كه همیشه می‌توانید بخشش و گذشت را در آن بیابید.((اونوره دو بالزاك))  

من یك مادر عادی نبودم. البته هیچ‌گاه با فرستادن بچه‌هایم به مدارس شبانه‌روزی، آنها را از سر‌ِ خودم باز نكردم یا برای نمونه، هیچ‌گاه برایشان شیرینی نپختم. البته شیرینی را می‌شود خرید، ولی عشق را هرگز.((راكوئل ولش))  

نقطه‌ی عطف، جایی است كه دیگر از حالت مادر و دختر، خارج و به افرادی بالغ و دوست یكدیگر تبدیل می‌شوید.((ژامه لی كوریش))  

بیشتر مادرها به‌ گونه ی غریزی، فیلسوف هستند.((هریت بیچراستو))  

نخستین پیشه ی من این است كه مادر خوبی باشم.((فی داناوی))  

بهترین راهی كه یك پدر یا مادر می‌تواند توجه فرزندش را جلب كند، این است كه با آرامش به گفته هایش گوش دهد.((لین اولین هاوس))  

مادر، گرانبهاترین دارایی یك ملت است و به اندازه ای ارزش دارد كه می‌توان گفت، جامعه زمانی به اوج می‌رسد كه بتواند از كار و كردارهای مادر پشتیبانی كند.((الن كی))  

بنا نیست فرزندان ما همیشه از آن ما باشند. آنها در آینده، شوهران و همسران اشخاص دیگر و پدر و مادر نوه‌هایمان خواهند بود.((مری. س. كالدرون))  

اگر مادری، گونه ای پیشه باشد كه برای جامعه دارای ارزش بسیار است، پس باید این نكته را بپذیریم كه می‌بایست حق و حقوق مادران مورد توجه قرار گیرد.((باربارا آن میكولسكی)) 

هر مادری می‌تواند به راحتی از پس كار چند كارمند مسئول كنترل ترافیك هوایی برآید.((لیزا آلتر))  

مادر، واسطه‌ای‌ است كه از راه آن، كودك نورسیده وجود خود را به صورت یك انسان اجتماعی دیگرگون می‌كند.((بیتا رانك))  

هنگامی كه مادر می‌شوید، حتی در دنیای گمان‌تان هم تنها نیستید. با فرزندانتان و همه ی كسانی كه در زندگی شما نقش دارند، ارتباط دارید. مادرها همیشه باید دوبار بیندیشند؛ یك‌بار برای خودشان و یك بار برای فرزندشان.((سوفیا لورن))  

برای مادری كه تنها فرزندش در كنارش نیست، دنیا با اشخاص مهربانش، ویرانه و بیابانی بیش نیست.((الیزابت گاسكل))  

قدرت نفوذ هیچ‌كس بر ما به اندازه‌ی مادر نیست.((سارا ژوزفا هال))  

نخستین بخشش خدا به انسان، زندگی ا‌ست. دومین، عشق مادری و سومین، فهم و شناخت است.((مارك پیرسی))  

نویسندگی، نخ ارتباط میان پدر و فرزند است.((كریستین بوبن))  

آنچه فرزند درباره ی پدر می اندیشد مهم نیست؛ چگونه پدر بودن مهم است.((گوته))  

مادر، شاهكار طبیعت است.((گوته))  

هیچ دلبستگی ای نیست كه روزی به نفرت مبدل نشود؛ حتی مهر مادری.((گوته))  

انسان می تواند همسرش را انكار كند، اما پدر و مادرش را نه.((فرناندو پسوا))  

پدر و مادر هرگز نباید فرزندان خود را به داشتن پیشه ای وادار كنند.((فلورانس اسكاول شین))  

در قبال پدر و مادر خود، كمی احترام و بخشندگی داشته باشید.((ریچارد تمپلر))  

آسمان، مادر مهربانی است كه اگر نبود، زمین از تشنگی و خشكی می‌مرد.((چارلز رابرت داروین))  

آسمان، پدر و مادر طبیعت است و انسان، فرزند آن دو.((ارسكین كالدول))  

 
 
 
پدر و مادر، بیشتر، آنچنان سرگرم پرورش فیزیكی كودكان هستند كه شكوه پدر یا مادر بودن را از دست می‌دهند. درست همان گونه كه شكوه درختان با جمع كردن برگها از زیر آنها از بین می رود.((مارسلین كاكس)) 




تاریخ: پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط محمدمهدی(مهراد)

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 984
تعداد نظرات : 114
تعداد آنلاین : 1




javahermarket

Online User
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما